محصول : 2014                                                                                                                  

زمان : 120 دقیقه

ژانر : کمدی-دارم

امتیازات :

کارگردان : Alejandro González Iñárritu

بازیگران : Michael Keaton،Zach Galifianakis، Edward Norton ، Amy Ryan، Emma Stone، Naomi Watts

جوایز : برنده اسکار بهترین فیلم،بهترین کارگردانی،بهترین فیلم برداری و بهترین فیلم نامه غیر اقتباسی،همچنین برنده بهترین بازیگر نقش اول مرد از گلدن گلوب برای مایکل کیتون.

خلاصه داستان :

داستان فیلم درباره ی ریگان تامسون است که در دوهه ی پیش با نقش آفرینی شخصیت کامیک بوکی بردمن(مرد پرنده) بیسار مشهور بوده و تبدیل به یک سوپر استار شده بود،اما حالا بعد از دو دهه دیگر کمتر کسی فیلم مردپرنده را یادش است و شهرت ریگان کم شده است و کسی او را مانند ایام خوش فدیم تحویل نمی گیرد،زنش از او طلاق کرده و دخترش سم که تازه کمپ ترک اعتیاد برگشته رابطه ی خوبی با او ندارد ریگان داعما صدای مرده پرنده در گوش خودش می شنود و با او حرف می زند،یا بهتر بگویم کلانجار می رود و دعوا می کند.همچنین بعضی وقت ها توهم می زند که قدرت های ماورای طبیعت دارد و می توان کار های عجیب غریب از جمله حرکت دادن اشیا با اشاره دست انجام دهد.حال ریگان که یک ادم شکست خورده است سعی دارد تا با اقتباس از نمایشنامه ای از ریموند کارور(وقتی از عشق حرف می زنیم از چه چیزی حرف میزنیم)شهرت از دست رفته اش رو برگداند،در این نمایش خود ریگان کارگردان،فیلمنامه نویس و بازیگر نقش اصلی است،دوست دخترش لورا،لزلی و رالف دیگر بازیگر های این نمایش هستند و جیک بهترین دوست ریگان تهیه کننده است و سم دستیار کاگردان.

احتمالا اولین چیزی که بعد از خواندن داستان در ذهنتان می آید این است با یک داستان کلیشه ای در مورد هنرمندان از یاد رفته و این جور چیز ها سر و کار داریم،ولی زود قضاوت نکنید داستان به همین جا ختم نمی شود :

ریگان که از رالف خوشش نمی آید و فکر می کند بازیگر خوبی نیست صحنه را جوری طراحی می کند که یک لامپ به سر رالف برخورد کند:D و از طریق لزلی یک بازیگر معروف به اسم مایک به جای رالف میاورند،اوایل ریگان بسیار خوشحال است و فکر می کند نمایشش در حال عالی شدن است اما بعد از یکی دوتا اتفاق درمیابد که مایک دارد تمام توجه ها به سمت خودش جلب می کند و از طرفی دارد با دخترش رابطه برقرار می کند،یک منتقد بسیار سخت گیر به اسم تابیتا دیکینسون با ریگان ملاقات می کند و به او می گوید با یک نقد منفی کار نمایشش را تمام می کند،ریگان دوباره خودشش را در حال شکست می بیند...

به خاطر چه دلایلی از دیدن تلاش های ریگان لذت می بریم؟

وقتی شروع به دیدن فیلم می کنیم تنها چند دقیقه لازم است تا متوجه کارگردانی عالی و بدون نقص الخاندرو گونسالس اینیاریتو شویم و بفهمیم با چه کارگردان درجه یکی طرف هستیم،قبلا هم گفتم که شاید داستان فیلم در ابتدا کلیشه ای و بدون هیچ جذابیتی تصور شود اما اینیاریتو طوری این فیلم را کارگردانی کرده و جزییات آن را کنار هم چیده که با یک فیلم کاملا نو و جدید طرف هستیم.هیچ کدام از صحنه های این فیلم تکراری یا خسته کننده نیست،بار ها پیش می آید که موقع دیدن فیلم دقیقه های باقی مانده از آن را چک می کنیم تا ببینیم چقدر دیگر تا پایان فیلم مانده اما قول میدهم برای بردمن این کار را نمی کنیم چون دوست نداریم این فیلم تمام شود.

از کار گردانی فیلم که بگذریم به فیلم برداری عالی و بدون هیچ عیب و ایراد فیلم می رسیم،شاید در ابتدا فکر کنید که سبک خاص فیلم برداری آزار دهنده است یا به طوری روی مخ آن است ولی به آن زمان بدهید تا متوجه شوید که این سبک دقیقا برای این فیلم است و اگر هر طوری دیگری آن را فیلم برداری میکردند به این فوقالعادگی درنمی آمد،فیلم بردار انقدر ماهرانه این کار را انجام داده که گاهی مواقع فراموش می کنیم این یک فیلم است و فکر میکنیم همان جا درست در روبه روی ریگان ایستاده ایم!

هر فیلمی برای تاثیری گذاری بیشتر،خنده دار بودن بیشتر،هیجان بیشتر و... به یک موسیقی خوب و مناسب حال و هوای آن فیلم نیاز دارد و به جرات می توانم بگویم بردمن این موسیقی را دارد،این موسیقی دقیقا برای این فیلم ساخته شده و کارش را خوب انجام می دهدفپس اگر موسیقی را یکی از فاکتور های مهم یک فیلم خوب میدانید از این بابت خیالتان راحت باشد.

همه ی این ویژگی های خوب را گفتیم اما این ویژگی های فایده ای هم دارند اگر با یک فیلمنامه ی خوب و قوی طرف نبودیم؟مسلما داستان یک فیلم هسته و دلیل اصلی تماشای آن فیلم است اگر بهترین بازیگر ها،بهترین کاگردان ها و... را داشته باشیم اما داستان خوب و سرگرم کننده ای آنجا نباشد هیچ کدان ازآن ها فایده این ندارد و نتیجه اش می شود همین بلاک باستر های شکست خورده ای که الان در هالیوود فراوان هستند.اما بردمن داستان فوق العاده ای دارد و هیچ وقت آن را خسته نمی کند،حتی وقتی قسمت های دیگر فیلم می لنگند این داستان فیلم است که باعث می شود از تماشای آن منحرف نشویم!برایتوصیف فیلمنامه فیلم به همین جمله بسنده می کنم : فیلمنامه نویس یک موضوع کلیشه ای را طوری روایت می کند و از زاویه ای به آن نگاه می کند که انگار اولین بار است با این موضوع آشنا شده ایم.

فیلم انقدر ویژگی های خوب دارد که حتی اگر از تیم بازیگری ضعیفی بهره می برد باز هم تماشایی و سرگرم کننده و عالی بود،ولی فیلم در این مورد هم گل کاشته و از تیم بازیگری خیلی خوبی بهره می برد که خیلی راحت می توان با تک تک آن ها ارتباط برقرار کرد و از بازی خوب آن ها لذت برد.بیشتر از این درباره بازیگر ها توضیح نمی دهم چون از اما استون؛مایکل کیتون و ادوارد نورتون نیازی به تعریف کردن نیست.

چرا ممکن است دیدن تلاش های ریگان برایمان سرگرم کننده نباشد ؟

به طور کلی نمی توان از این فیلم ایراد جدی گرفت و فیلم در کل مشکل اساسی ندارد،ولی باید این نکته را در نظر گرفت که خوش آمدن یا نیامدن از یک فیلم یک امر سلیقه ای است و هر فیلمی هر چقدر هم که عالی باشد باز هم برخی سلیقه ها از آن خوششان نمی آید.

فیلم برد من یک پایان باز دارد و ببیننده را با سوالی در ذهنش رها می کند و جواب آن را به عهده خود بیننده م یگذارد،نمی توان این موضوع را به عنوان یک نکته منفی یاد کرد ولی اگر از کسانی هستید که فیلم های با پایان باز را نمی پسندید این نکته می تواند مانع لذت بردن از آن برایتان شود هرچند که به جرات می توانم بگویم بردمن از آن فیلم هایی نیست که به پایان نیاز داشته باشد کاگردان هرچه را که می خواسته بیان کند در طول فیلم بیان کرده و اصلا احتیجی به یک پایان محکم یا شکه کننده ندارد!

هر چند که می توانید تیوری های دیوانه کننده فیلم را از این لینک سایت زومجی مطالعه کنید و خودتان هرکدام را که می پسندید انتخاب کنید:

https://www.zoomg.ir/2015/4/26/28072/birdman-ending-analysis/

غیر از همین مورد من هرچه فکر می کنم نمی توانم دلیل پیدا کنم برای اینکه از فیلم خوشمان نیاید.

کلام آخر : بالاخره به تماشای فیلم Birdman بشینیم یا نه ؟

درواقع سوال درست درمورد این فیلم این است که : چند بار این فیلم را ببینیم ؟ فیلم بردمن از آن فیلم هایی هست که کلی حرف برای گفتن دارد و پیام های زیادی در دل خود جای داده و هرکس متناسب با شخصیت خودش می تواند درسی از آن بگیرد ولی این به معنی سرگرم کننده نبودن فیلم نیست،در عین حال که فیلم دارد موضوع های مهم و سنگینی یا یدک می کشد بسیار جذاب و سرگرم کننده است،مطمعنم آنقدر فیلم به دلتان میشیند که اگر بلافاصله بعد از تمام شدن آن دوباره از نو آن را نبینید حداقل در لیست فیلم هایی که قرارست برای بار دوم آن ها را تماشا کنید جایی برایش پیدا می کنید.پس اگر دنبال یک فیلم سرگرم کننده هستید که در عین حال تاثیری عمیق بر روی شما بگذارد هر چه زود تر برنامه خود را برای بردمن خالی کنید،چون اولین سوالی که بعد از تماشای فیلم از خود می پرسید این است که چرا زود تر آن را ندیدم؟

نوشته کارت پوستال آینه :

A thing is a thing not what is said of that Thing