تقدیر، آیا سرنوشت همه را از اول نوشته اند و ما در نهایت به چیزی میرسیم که از اول قرار بود برسیم؟ فیلم میلیونر زاغهنشین با روایت سرگذشت پرپیچ و خم و سخت و مشقت بار یک زاغهنشین قصد دارد به این سوال جواب مثبت دهد.
فیلم میلیونر زاغهنشین با داستان جذب کننده و درگیر کننده و پرکشش خودش به همراه کارگردانی عالیاش حرف های مهمی برای گفتن دارد و این حرف ها را همراه با روایت قصهای میزند مه به هیج عنوان حوصله سر بر نیست و به همراه شخصیت پردازی های خوب آن و گرفتن بازی های خوب از بازیگران بیننده را به خوبی با خود همراه می کند و آرام آرام حرف هایش را یکی یکی به او میزند.
نشان دادن و فقر و ناعدالتی موجود در هند و اختلافات مذهبی که انسان های بسیار زیاد بیگناهی جان خود را در پی آن از دست دادند و یا اینکه بیننده نشان میدهد که فقر و فلاکت می تواند یک پسر بچه معصوم 12 13 ساله را مجبور به قتل کند و از او هیولایی بسازد که برای پول هر کاری میکند که نهایت در میان همان پول ها جان خود را از دست میدهد.
و اما بحث و سوال اصلی فیلم که صحنهی آغازین فیلم نیز همراه با همین پرسش است : جمال مالک چگونه در مسابقه "چه کسی می خواهد میلیونر شود؟"به مرحله 10 میلیون روپیه رسیده است؟
فیلم با روایت سه برحه زمانی مختلف به طور موازی به گونهای که از هیچ کدام غافل نمیشویم و در انتها اتصال این 3 روایت به یکدیگر نشان میدهد که جواب این سوال تقدیر بوده است.اینکه چطور تمام سختی ها و بدبختی هایی که جمال در گذشتهاش کشیده و تمام کارهایی که کرده است و کل ماجراش در نهایت جواب تمام سوال هایی است که او را به سمت میلیونر شدن می کشاند.
فیلم قصد دارد به این سوال که آیا هر کس سرنوشتی از پیش تعیین شده دارد جواب مثبت بدهد اما نکتهای که باید در مورد جمال به خاطر سپرد این است که او هیچ وقت از خواسته اش دست نکشید و تمام تلاشش را برای رسیدن به آن کرد و هرگز عشقش لاتیکا را فراموش نکردو تقدیر او چنین بود که در نهایت یک شبه از زاغهنشینی میلیونر شود و به عشقش لاتیکا نیز برسد.